اغلب شانس بایدن را بیشتر از ترامپ می‌دانند، چرا که ترامپ بزرگترین برگه برنده و شانس خود برای پیروزی، که شکوفایی اقتصادی بود را به دلیل پیامد‌های کرونا از دست داد. علاوه بر این، دولت پنهان اصرار دارد تا این بار از شر ترامپ خلاص شود. یاسر الزعاتره در عربی ۲۱ نوشت: این مقاله برای پاسخ دادن به این سوال نیست که کدام یک از نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، پیروز می‌شوند، بویژه آنکه در این باره مطالب زیادی نوشته شده است و اغلب شانس بایدن را بیشتر از ترامپ می‌دانند، چرا که ترامپ بزرگترین برگه برنده و شانس خود برای پیروزی، که شکوفایی اقتصادی بود را به دلیل پیامد‌های کرونا از دست داد. علاوه بر این، دولت پنهان اصرار دارد تا این بار از شر ترامپ خلاص شود. در ادامه این مطلب آمده است: امروز، به نظر می‌رسد دولت پنهان در ایالات متحده اصرار زیادی برای پیروزی بایدن دارد، نه تنها به دلیل درگیری با ترامپ و طبیعت شخصیت او که قابل پیش بینی نیست، بلکه از این جهت که که دولت پنهان می‌خواهد بایدن بعنوان دومین کاتولیک، پس از کندی، به ریاست جمهوری برسد.در اینجا به این سوال می‌رسیم که واقعا کدام یک از دو گزینه ترامپ و بایدن بر دیگری برتری دارد؟یک معادله پیچیده وجود دارد که پیش از این، منطقه نظیر آن را به خود ندیده بود و به محور‌های بزرگ و کوچکی متعلق است، یعنی محور «انقلاب» از یک سو و محور ایرانی از سوی دیگر، در کنار محور ترکی که هدف گیری آن، اولویت اصلی محور انقلاب است. تمام این محور‌ها به اشکال مختلفی با یکدیگر درگیرند و هر یک از این محور‌ها در خصوص سوالی که مطرح کردیم، نظری مخصوص به خود دارد.شکی نیست که محور «ضد انقلاب» خواهان پیروزی ترامپ است و اعتقاد دارد که وی به فشار‌های خود بر ایران ادامه می‌دهد و تشویق وی توسط صهیونیستها، علیه ترکیه، دشوار نیست. اما این محور، همزمان تمام تخم مرغ هایش را در سبد ترامپ نمی‌گذارد و سعی دارد با صهیونیست‌ها و لابی‌های وابسته به آن‌ها در ایالات متحده در خصوص رای دادن به بایدن، مذاکره کند، چرا که این محور، بایدن را هم طرفدار صهیونیست‌ها می‌داند، که البته این طرفداری، کاملا عاقلانه صورت می‌گیرد. کسی نمی‌تواند در رابطه بایدن با رژیم صهیونیستی تردید کند، رابطه‌ای مستحکم که چند دهه طول کشیده است. در سال ۱۹۸۶، زمانی که بایدن عضو کنگره بود، تصریح کرد در صورتی که اسرائیل وجود نداشته باشد، آمریکا مجبور به اختراع اسرائیل دیگری می‌شود تا از منافع خود حمایت کند. یک بار دیگر هم از بایدن نقل شد: «اگر یهودی بودم، قطعا صهیونیست می‌شدم. اسرائیل برای امنیت یهود در جهان، ضروری است».همه می‌دانند که یهودیان در ایالات متحده همواره به حزب دموکرات نزدیکتر بوده اند و اگر به این مهم، مواضع معاون بایدن در تایید اسرائیل را بیفزاییم، این موضع واضح خواهد بود، همانطور که هریس وعده داده است سفارت امریکا از قدس به تل آویو باز نمی‌گردد و به نظر نمی‌رسد صحبت‌های او در مورد ایجاد تغییرات در سیاست ترامپ در قبال ایران، واقعی باشد.آیا این مساله بدان معناست که ترامپ و بایدن در مورد پرونده فلسطین یکسان هستند؟به عقیده من ترامپ بهتر است، اما این امر در هر صورت به درگیری بین لابی صهیونیستی در آمریکا و نتانیاهو در رابطه با اداره پرونده، باز می‌گردد و اینکه آیا بازگشت به روند تدریجی عادی سازی مانند گذشته، بهتر است یا اتخاذ سیاست‌های افراطی برای فیصله دادن به این مساله و استفاده از شرایط فعلی منطقه؟با توجه به اینکه ترامپ عملیات صلح و عادی سازی با اسرائیل را علنی کرده و توطئه گران را مشخص می‌کند، ماندن او در منصب ریاست جمهوری آمریکا، بهتر از بایدن است، چرا که تا قبل از روی کار آمدن ترامپ، روند عادی سازی، پنهان، اما در ابعادی گسترده، بود، همانطور که پذیرش شرایط سخت فلسطینی‌ها از سوی محمود عباس و دولت فلسطین، پوشیده مانده بود. به همین دلیل است که عباس ترجیح می‌دهد بایدن روی کار آید، تا خیانت‌های او علیه ملت فلسطین و توافق هایش با اسرائیل، پنهان بماند.همچنین می‌توان گفت که محور «ضد انقلاب» خواستار پیروزی ترامپ است. اما محور ایران، بایدن را می‌خواهد، به این امید که با رسیدن به توافقی با او، اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشد. در این میان، ترکیه‌ای باقی می‌ماند که بایدن با ان دشمنی دارد و موضع ترامپ در قبال آنکارا نیز تضمینی ندارد.به این ترتیب، به این نتیجه می‌رسیم که هر دو نامزد، بد هستند، چرا که بر یک دولت امپریالیست حکومت خواهند کرد که با آزادی خواهی ملت‌های ما مخالف است.اما بعد خارجی مربوط به درگیری بزرگ آمریکا با چین و روسیه چگونه است و چه رابطه‌ای با منطقه ما دارد؟در اینجا به نظر می‌رسد ترامپ گزینه بهتری است، به این دلیل که او در تنش زایی با چین، از حد فعلی فراتر می‌رود و احتمالا تحت فشار دولت پنهان، با روسیه نیز مانند چین رفتار می‌کند و این به معنای تغییر مهم و ایجاد ائتلاف‌های تازه‌ای است، که در ادامه آن، ابرقدرت‌های مذکور، برای جلب حمایت دیگر کشور‌ها و ایستادگی در کنار آنها، تلاش می‌کنند.هر زمان که درگیری بین المللی شدیدتر شده، به نفع ما و تمام قوای مستضعف بوده است، از این جهت، ترامپ بهتر است، اما بایدن هرگز استراتژی رسمی در قبال چین و روسیه را تغییر نمی‌دهد، هر چند که از دیپلماسی قدرتمندی تری نسبت به ترامپ، برای جلب هم پیمانان، برخوردار است و با منطق یک تاجر رفتار نمی‌کند.در مجموع، آنچه به امت ما مربوط می‌شود، در دو بُعد نمود می‌یابد؛ اول آنکه این آتش منطقه ای، توان همه را به فرسایش می‌برد، بویژه در مورد سه قدرت بزرگ، ایران، ترکیه و روسیه، در کنار دولت‌هایی نظیر عربستان و امارات، که به دنبال نقش‌های بزرگتری برای خود هستند. اما بعد دوم، به درگیری بین المللی بویژه میان آمریکا و چین و احتمالات اوج گیری آن تا حدی بدتر از جنگ سرد بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، مربوط می‌شود. پایان این دو درگیری بزرگ به سرعت مشخص نمی‌شود.

برچسب ها :ناموجود