نیکلاس کریستف در نیویورک تایمز نوشت: پس از دو هفته دروغگویی درباره قتل جمال خاشقجی، عربستان سعودی اکنون به ارائه یک سری دروغ پرداخته به طوری که این دروغها هم توهین به یاد و خاطره این روزنامه نگار فوت شده است و هم هوش ما را زیر سوال میبرد. دولت سعودی روز جمعه بیانیهای منتشر کرد که در آن مرگ خاشقجی را ناشی از خشونت هنگام بازجویی دانست که از کنترل خارج شد. این همان بازجویی است که ماموران سعودی برای انجام آن اره استخوان بر همراه داشتند و به نوعی از این اره هنگامی که وی هنوز زنده بود برای قطعه قطعه کردن بدنش استفاده کردند. در ادامه این مطلب آمده است: جالب است که سعودیها میگویند درگیری و مشت زنی خاشقجی هنگام بازجویی موجب این اتفاق شده؛ در حالی که طبق گزارش ها، ماموران از ابتدای ورودش انگشتهای وی را قطع کرده بودند پس چگونه او از مشت هایش استفاده کرده است. من جمال را بیش از ۱۵ سال میشناختم و اکنون از شنیدن هر قسمت از اخبار مرگش، شوکه میشوم: از خبر مرگ تحت شکنجه های وحشیانه، از لاپوشانی اخبار قتلش، از برخورد ترامپ با قتل وی و با انداختن قتل او به گردن عناصر خودسر توسط سعودی ها. حتی سعودیها اعلام کردند که محمد بن سلمان، ولیعهدی که همه میدانند باید مجوز این قتل را صادر کرده باشد، شخصا مساله مرگ خاشقجی را پیگیری میکند. این دروغها به قدری زمخت و باورنکردنی هستند که نشان میدهد سعودیها قابل دسترس نبودن ولیعهد را دست کم گرفته اند و روی همکاری آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر این جنایت حساب کرده اند. این فرض قابل قبولی برای سعودی هاست چرا که به تازگی ترامپ از توهین به یک روزنامه نگار توسط نماینده مونتانا حمایت کرده و قتل خاشقجی را کار عناصر خودسر دانسته است. تا همین حالا هم ولیعهد از پذیرش مسئولیت ربودن نخست وزیر لبنان و کشتار مردم یمن شانه خالی کرده است. اگر از قتل خاشقجی که مقیم آمریکا و ستون نویس واشنگتن پست بود نیز جان سالم به در ببرد، این چراغ سبزی برای او و سایر مستبدانی خواهد بود که میخواهند یک روزنامه نگار دردسرساز را حذف کنند. به این ترتیب روزنامه نگاران و فعالان آزادی خواهی در سراسر جهان، سیبلی متحرک قلمداد خواهند شد. بنابراین اکنون با آزمونی برای ترامپ و آمریکا مواجهیم. آیا ترامپ بر سرپوشی قضیه تاکید میکند یا به بازگرداندن شأن و مقام آمریکا میپردازد. آنچه او باید بکند این است: ۱. از آنجا که این جنایت در یک کشور عضو ناتو رخ داده است، اعضای ناتو باید یک تحقیق وسیع با پشتوانه سازمان ملل متحد ترتیب بدهند. فرمان این تحقیق میتواند از ناحیه مجمع عمومی سازمان ملل، شورای امنیت یا شورای حقوق بشر باشد. ۲. اعضای ناتو باید با هماهنگی، همگی سفرای سعودی را اخراج کنند. ۳. اعضای ناتو باید فروش محمولههای تسلیحاتی بخصوص قطعات هواپیما را به حال تعلیق دربیاورند. ۴. آمریکا باید بر عربستان فشار بیاورد که تمام زندانیان سیاسی را آزاد کند. ۵. آمریکا باید به حاکمان سعودی بفهماند که ولیعهد از خطوط قرمز عبور کرده و باید کنار گذاشته شود. همچنین امیدوارم برخی کشورها این عمل را تحت تعقیب قضایی بین الملل قرار دهند تا تمام افراد دخیل در این جنایت محاکمه شوند. ترکیه نیز باید طبق معاهده ۱۹۶۳ وین، ماموران کنسولی که مرتکب جنایتهای سنگین میشوند را تحت تعقیب قرار دهد. ما نیز باید نوعی تحقیقات قضایی در آمریکا آغاز کنیم. چنانکه پیشتر نیز گفته ام، سعودیها پس از مبارزات انتخاباتی کمک های مالی زیادی روانه هتلهای ترامپ کردند. آیا این تلاشی برای نشان دادن و حسن نیت و اثرگذاری بر سیاست آمریکا بود؟ آیا سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نباید درباره اقدامات دولت سعودی هشدار میدادند؟ در روزها و هفتههای پیش رو نیز با مخاطرات ویژهای روبرو خواهیم شد. باید هوشیار باشیم چرا که ممکن است بن سلمان به منظور انحراف افکار عمومی بخواهد تقابلی با ایران در خلیج فارس به راه بیندازد و از ارتش آمریکا برای نجات سعودیها کمک بطلبد. کاخ سفید باید برای عربستان روشن کند که به خاطر آنها وارد جنگ با ایران نمیشود.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0