در عصری که فضای مجازی جایگاه ویژه ای در ساختار زندگی خانواده ها پیدا کرده است در جهت به حداقل رساندن آثار سوء آن نیاز به آموزش دوچندان شده است. هرچند خواسته یا ناخواسته بایستی پذیرفت دنیای مجازی با فراز و فرودها و معایب و محاسنی که دارد جزء لاینفک زندگی است و در حیطه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… نمی توان منکر نقش ارزنده آن در سهولت انجام امور شد و در واقع خدمات ارزنده ای به بشر نموده است تا جایی که اکنون نبود و نقصان در فضای مجازی به عنوان یک بحران آسیب زا تلقی می شود و شاید انسان امروزی با وقفه در فضای مجازی نه تنها آزرده خاطر شود بلکه بتواند جایگزینی برای آن پیدا کند اما با وصف این همه امکاناتی که فضای مجازی در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… به ارمغان آورده است سنت ها را کمرنگ نموده است و این کمرنگ شدن سنتها آسیبهای اجتماعی زیادی را به همراه دارد زیرا افراد در این بحبوحه به نوعی دچار تعارض می شوند و این تغییرات حاصل از گذار از سنت به مدرنیته شدن سریع مخصوصا در نسل جوان، تعارضات را افزون نموده است.
در واقع جوان امروزی دچار نوعی سردرگمی شده است از طرفی فرهنگی که خود و پیشیانش با آن انس گرفته اند نمی تواند آن را رها کند و از سوی دیگر تکنولوژی امروزی او را احاطه کرده است و برخلاف میلش بایستی با این وضعیت جدید خود را سازگار کند، اما این سازگاری که در واقع تغییرات فرهنگی و اجتماعی می باشند نیازمند گذر زمان بوده چرا که تغییرات فرهنگی و اجتماعی در کوتاه مدت شکل نمی گیرند و تطابق پذیری سریع امکان پذیر نیست.
به نظر می رسد برای به حداقل رساندن این تعارضات لازم است آموزش در زمینه مهارتهای مقابله ای و مهارتهای زندگی برای مقابله با این دوگانگی و جلوگیری از مخاطرات آن در دستور کار دستگاهها و ارگانهای مرتبط قرار گیرد در صورت مسلح نکردن افراد بخصوص قشر کودک و نوجوان به روشهای مقابله ای در آینده آسیبهای اجتماعی بیشتر رخ می نمایانند و آن وقت است همان قدر کودکی که در دوران کودکی تربیت نشده باشد در بزرگسالی قابلیت تربیت شدن را ندارد و نمی توان او را کنترل کرد. آنگاه آسیبهای اجتماعی همانند سیل گریبانگیر جامعه شده و امکانات موجود قابلیت مقابله با آن را نخواهند داشت.
*الهام جمالوندی

برچسب ها :ناموجود