اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی ویرانگر، امروزه گریبانگیر اکثر جوانان و نوجوانان شده و هر روز بیشتر از دیروز به تعداد قربانیان این هیولای مهار نشدنی افزوده می شود.
همه افرادی که به بیماری اعتیاد مبتلا شده اند در ابتدا به صورت تفننی و ناآگاهانه به سمت مواد کشیده می شوند؛ اما به مرور با مصرف دوباره به آن عادت می کنند و هر بار نیز مقدار مصرف خود را با توجه به نیاز بدنشان افزایش می دهند.
جوانان و نوجوانانی که از طرف خانواده طرد می شوند و یا مورد بی مهری قرار می گیرند با پناه بردن به دوستان و افراد ناباب در دام این پدیده شوم و خانمانسوز گرفتارمی شوند.
به طور کلی اعتیاد، واکنش و پاسخ طبیعی بدن به مصرف انواع مخدرهای گیاهی و شیمیایی است که از یک طرف باعث تسکین و آرامش موقت فرد می شود و از سویی دیگر با تأثیر این ماده مخرب بر مغز تلاش دوباره فرد برای تأمین آن آغاز می شود و در این شرایط جستجوگرانه، شخص مصرف کننده به مرور از نظر روانی و جسمانی به مخدر وابستگی پیدامی کند.
معضل خانمان سوز اعتیاد در درجه اول سلامت جسمانی و روحی فرد را نشانه می گیرد و با نفوذ در مغز فرد مصرف کننده قوه تعقل و تصمیم گیری درست را از او سلب و فعالیت های عادی او را به تدریج مختل می کند و سپس اساس و شالوده خانواده ها را از هم فرو می پاشد.
یک شخص معتاد که تمام دغدغه ذهنی اش تهیه مواد است، نمی تواند با همسر و فرزندانش و دیگر اعضای خانواده رابطه عاطفی درستی برقرار کند.
در چنین خانواده هایی محبت و صمیمت و صداقت بین اعضاء کمرنگ می شود و خانواده به تدریج کارکرد اصلی خود را که تأمین آرامش و امنیت است، از دست می دهد و خانه به محیط ناامنی برای اعضای آن تبدیل می شود که به دنبال آن نقش محوری خود را از دست می دهد.
با ایجاد بی اعتمادی شدید همسر و فرزندان و اعضای خانواده نسبت به فرد معتاد، احساس ناامنی بر فضای خانه مستولی می شود و با مصرف بیشتر، آثار مخرب آن بر روح و روان سایر اعضای خانواده بیشتر خواهد شد.
یکی از پیامدهای این آسیب، نمود و عرضه ی مشکلات ناشی از کمبود محبت، نیاز به امنیت روانی، جسمانی و عاطفی و حتی نیازهای مالی فرد به محیط بیرون از خانه و خانواده است که اعضای خانواده محبت گم شده را در بیرون از محیط خانه جستجو می کنند و همین امر زمینه بروز انواع بزهکاری ها و مشکلات اخلاقی و ایجاد رفتارهای نابهنجار در نوجوانان و جوانان خواهد شد.
وخامت و عمق فاجعه ی این بیماری خانمانسوز، زمانی مشخص تر می شود که همه وجوه زندگی فرد معتاد فقط به خرید و مصرف مواد تبدیل می شود و در مدت کوتاهی معتاد (بیمار) از دامان خانواده و جامعه دورتر و به اعتیاد نزدیک تر می شود.
به علت ماهیت بیماری ای که فرد معتاد به آن گرفتار شده، امکان آسیب رساندن به اعضای خانواده وجود دارد به همین خاطر اضطراب و نگرانی مداوم از عوامل اصلی تأثیر اعتیاد بر روان خانواده ی فرد مبتلا به شمار می رود و اعضای خانواده با شرایط متفاوتی روبه رو می شوند که قبول و پذیرش این شرایط دشوار و بغرنج است.
تأثیر اعتیاد بر خانواده ی فرد آسیب دیده از اعتیاد غیرقابل باور و جبران ناپذیر است به همان اندازه که فرد معتاد از مصرف مواد آسیب می بیند به همان میزان نیز خانواده او از لحاظ روحی و عاطفی و وجهه اجتماعی آسیب جدی می بینند.
اعتیاد مانند سراب فریبنده ای است که شخص در جستجوی بی هدف خوشبختی در دریای توهم آن به تدریج غرق می شود و در این فرایند، یعنی جستجوی بی هدف، سلامتی، جوانی، سرمایه مادی و معنوی و اعتبار خود و خانواده اش را قربانی می کند.
معضل اعتیاد که به عنوان مهمترین آسیب اجتماعی در جامعه قلمداد می شود، نیازمند پیشگیری و آموزش های لازم و ضروری و آگاه سازی خانواده ها به منظور پیشگیری از روی آوردن کودکان و نوجوانان و جوانان به سمت مواد مخدر است.
همواره پیشگیری مقدم بر هر درمانی بوده و خواهد بود؛ اما در صورت بروز چنین معضلی در خانواده ها، تنها راه چاره، درمان فرد گرفتار شده و پذیرش آن به عنوان یک بیمار روانی است تا به این ترتیب بتواند از این مهلکه، جان سالم به در ببرد.
• پروین صمیم نیا
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0