بدون تردید برنامه کاشت یک میلیارد درخت در روزگار تغییرات اقلیمی و گرمی زمین حرکتی نیکو و پسندیده است که مشارکت همگانی را می طلبد که هر ایرانی آستین همت بالا زند و در سال سه درخت بکارد و پای آن عرق جبین ریزد تا درخت او بگیرد بر و باری.

آنانکه درخت و بذر را می فهمند و پی خرمی این سرزمین خوبان سر به کوه و بیابان نهاده اند و از مواهب زندگی خویشتن پی آسایش آیندگان گذشته اند دانند رنج درختکاری و درختداری چیست؟

اما شوربختانه این زیبا طرح، گرفتار آمار بازی ها شده است و هرکس را سودای آنست که در شیپور اغراق بدمد. یکی بر طبل مصاحبه می زند که امسال یکی دو میلیون درخت در فلان نقطه کاشته می شود گویی فاصله یک تا دو میلیون به سادگی به زبان آوردن است.

در زیر آفتاب سوزان آن نهال های بی زبان اگر بموقع جرعه آبی ننوشند مثل ماهیان گرفتار در برکه جان خواهند داد و نه تاکی می ماند ونه تاکستانی و نه عناب و نه بوستانی.

این آمار بازی و آمار سازی ها شاید امید کاذب آورد و مورد توجه مقامات بالا دست قرار گیرد اما دل دوستداران و همیاران واقعی طبیعت را می آزارد و دلسردشان می کند آنگاه که می بینند پویش های اداری ساخته ساعتی بیش نیست و حتی زحمت جرعه آبی به نهال کاشته شده نمی دهند.

دل آنان را می آزارد که در خلوت کوهساران کسی سراغ شان نمی گیرد و صدای این آمارها در جلسات ویدئو کنفراس بلند است و اگر بجای این جلسات فقط هر کدام شان یک درخت کاشته بودند یا جوانه و بذری را به دل خاک می سپردند شاید به صلاح و صواب نزدیک تر بود.

بیایید فرصت آذر و دی را پی کاشت بذر بلوط و بادام‌ را از دست ندهیم و از چنبره ی آمارها رها شویم.

 

✍️ محمد رستمی فعال فرهنگی و همیار طبیعت

برچسب ها :ناموجود