بارها از رنج و سختی هایی که جانبازان بویژه جانبازان با درصد بالای مصدومیت با آن روبرو هستند سخن شنیده ایم، بارها صبر و تحمل آنها و خانواده هایشان بویژه همسرانشان را ستوده ایم، بارها آنها را با عث افتخار و عزت کشور دانسته و می دانیم، اما آیا فقط با حرف و احترام آنها (که قطعاً لازم است) می توان مشکلات عدیده آنها را برطرف کرد؟

آیا ما درک درستی از رنج ۲۴ ساعته که بر یک جانباز قطع نخاعی یا اعصاب و روان و یا بر خانواده اش می گذرد داریم؟ آیا از بی‌خوابی شبانه ای که سالهاست بر این عزیزان می گذرد درک درستی داریم؟ آیا از درد زخم بستر چیزی می دانیم؟ آیا از تر و خشک کردن این عزیزان که سالهاست همسرانشان با مشقت انجام می دهند چیزی می دانیم؟

جانبازان ما داروهای خاص و ویژه ای را نیاز دارند که متاسفانه بعضاً با کمبود آن مواجه می‌شوند و در این مدت چاره ای جز تحمل درد ندارند، برای رفتن به پزشک در تهران با نبود محل اسکان مناسب و حتی نبود بلیط هواپیما با توجه به شرایط ویژه ای که دارند روبرو هستند، راحت حتی نمی توانند به فضای شهر و جایی بروند چرا که همیشه برای رفت و آمد با مشکل برمی خورند و فضای شهری هیچ جایی مناسب برای این عزیزان را در نظر نگرفته است، جانبازان و همسرانشان الان وارد سالمندی شده و با مشکلات بیشتری مواجه هستند، همسرانشان هم دیگر توان رسیدگی مثل قبل را ندارند چرا که جابجایی وسایلی مثل ویلچر و یا پرستاری از همسرانشان و در کنار آن رسیدگی به کارهای منزل برایشان سخت شده است، حتی برخی از آنها همسرانشان را از دست داده و پیش فرزندانشان هستند که شرایط سخت تری را تجربه می کنند، در ایلام هم آسایشگاهی مخصوص جانبازان نیست که در هنگام درمان به آنجا مراجعه کنند و بیمارستان هم که می‌روند با شرایطی روبرو می‌شوند که مناسب وضعیت آنها نیست.

اینها تنها گوشه ای از درد و رنجی است که سالهاست بر جانبازان عزیز و خانواده هایشان بویژه همسرانشان گذشته است و مسئولین هم هر چند کارهایی انجام داده اند اما واقعیت این است که درصد کمی از مشکلات جانبازان حل شده و همچنان این دغدغه ها که گوشه ای از آنها عنوان شد به قوت خود باقی است که انتظار می‌رود مسئولین امر به وظیفه خود در قبال کسانی که همه وجود خود را برای امروز کشور گذاشته اند به خوبی عمل کرده تا همه ما شرمنده جانبازان و خانواده های عزیزشان نباشیم.

جانبازان روزی در اوج جوانی و در میدان نبرد خط شکن بوده اند، روزی دشمن تا دندان مسلح را از مرزهای کشور به عقب راندند، روزی سینه شان سپر تیر و ترکش دشمن بوده است، سال‌های جوانی شان برای امنیت امروز ما در زیر آتش و خمپاره گذشت، آیا امروز کمترین وظیفه ما نیست که شایسته ترین خدمات را به آنها ارائه دهیم؟!

و در پایان لازم به یادآوری است آنچه در این متن از نگاهتان گذشت گریزی بود به گوشزد کردن مشکلات جانبازان ۷۰ درصد قطع نخاعی، که دیشب در یک دورهمی در ایلام مشکلات و سختی های شان را عنوان کردند و از مسئولان امر درخواست پیگیری داشتند.

✍️ فرشته سنجیده

برچسب ها :ناموجود