تحرکاتی که در داخل ایران و در بین نخبگان در خصوص مشارکت با چین انجام می شود، حاکی از آن است که جامعه ایرانی و در مقدمه آن، نخبگان سیاسی، رسانه ای و اقتصادی، اگاه و هوشیارند و تلاش می کنند منافع کشورشان را تامین کنند، در این میان، برخی از آنها نگران بد عهدی چین و عمل نکردن آن به تعهداتش هستند. محمد مصطفى العمرانی در رای الیوم نوشت: پس از سقوط قیمت های نفت آمریکا و ادامه بحران کرونا که با قدرت ایالات متحده را تهدید می کند، شاهد فروپاشی شدیدی در اقتصاد آمریکا هستیم که دلیل آن، شکست دولت ترامپ در اداره بحران های داخلی و خارجی است. در این شرایط، بسیاری از تحلیلها حاکی از آن است که قدرت ایالات متحده بعنوان قطب واحد در جهان، رو به زوال بوده و چین در حال مطرح کردن خود به عنوان رقیب سرسختی برای آمریکاست. در ادامه این مطلب آمده است: چین تلاش می کند با دولتهای مختلف در جهان ارتباط استراتژیک داشته باشد، از جمله مهمترین شرکای چین در این زمینه، ایران است، همانطور که اخیرا یک توافق استراتژیک همکاری بین دو کشور امضا شد و این یک تحول مهم است که در تحلیل پیش رو سعی داریم به بررسی آن بپردازیم.
۱-چین با این مشارکت استراتژیک با ایران، در واقع ایالات متحده و تحریمهای آن علیه ایران را به چالش کشیده و تاکید کرد که زمان هیمنه آمریکا بر دولتهای جهان گذشته است. چین زمانی اقدام به سرمایه گذاریهای ۴۰ میلیارد دلاری در ایران می کند که به خوبی این مساله را بررسی کرده و بداند توان مقابله اقتصادی و نظامی با ایالات متحده را داشته و می تواند با پیامدهای این شراکت بزرگ با ایران و تحریمهای احتمالی آمریکا مقابله کند.
۲-چین با این اقدام بزرگ، با قدرت به طرح استراتژیک «مسیر ابریشم» ادامه داده و به پیش می رود، تا به این شکل نفوذ بیشتری در شرق اسیا داشته باشد و بتواند بر بنادر و راههای دریایی مسلط شود. این یک موفقیت بزرگ برای چین محسوب می شود، همانطور که شراکتش با ایران به معنای به چالش کشیدن ایالات متحده و هم پیمانان آن در منطقه است، اما آیا واشنگتن در برابر این تحول بزرگ سکوت می کند؟ گزینه های آن برای واکنش نشان دادن به این مشارکت کدام است؟ ورود واشنگتن به درگیری نظامی با چین، یک گزینه بعید است، به این دلیل که هزینه های چنین جنگی و تاثیرات فاجعه بار آن برای جهان، بسیار زیاد است. اما ممکن است واشنگتن به سلاح جنگ اقتصادی و تجاری با چین پناه ببرد، با اینکه بارها این گزینه را آزموده و در نهایت امر، به یک راه حل راضی کننده برای دو طرف، رسیده است، به این دلیل که واشنگتن به تولیدات ارزان قیمت چین نیاز دارد و چین هم به ایالات متحده، به عنوان بازار بزرگی برای کالاهای خود نیاز مبرم دارد.
۳-ایران به شدت به این مشارکت نیاز دارد و در سایه ادامه تحریمهای آمریکا، گزینه های زیادی ندارد، همانطور که پیامدهای بیماری کرونا در ایران، این کشور را بر آن می دارد تا به دنبال راهی برای تامین هزینه های بخش بهداشت خود باشد و برای این مهم، چین را شریک اقتصادی بزرگی برای خود می داند.
۴-این مشارکت در واقعیت عملی به معنای شکست تمام برنامه ها و استراتژی های آمریکا و اسرائیل برای هدف گرفتن ایران و به انزوا کشاندن آن است. زمانی که چین برای مشارکت با ایران در این زمینه های مهم و طرحهای بزرگ اقدام می کند و وارد مقابله با ایالات متحده می شود، می توان انتظار داشت که دولتهای دیگری نیز در این مسیر با چین همراه شده و وارد شراکت با ایران و سرمایه گذاری در آن شوند، به شکلی که تمام هشدارها و تهدیدات آمریکا را نادیده بگیرند.
۵-تحرکاتی که در داخل ایران و در بین نخبگان و مجلش شورای اسلامی در خصوص مشارکت با چین انجام می شود، حاکی از آن است که جامعه ایرانی و در مقدمه آن، نخبگان سیاسی، رسانه ای و اقتصادی، اگاه و هوشیارند و تلاش می کنند منافع کشورشان را تامین کنند، در این میان، برخی از آنها نگران بدعهدی چین و عمل نکردن آن به تعهداتش هستند و بیم آن دارند که چین از شرایط سخت ایران برای تحقق منافع خود و به ضرر ملت ایران استفاده کند. تمام این ترسها و نگرانی ها، کاملا مشروع است، برخی نخبگان ایرانی درباره تجربه سریلانکا و دولتهای آفریقایی با چین، صحبت می کنند، که به موجب آن، چین از این کشورها حمایت مالی کرده و توافق های اقتصادی امضا کرد، اما طولی نکشید که بر بنادر آنها مسلط شد. اما تعدادی از مسئولان ایرانی تلاش می کنند این نگرانی ها را برطرف کرده و تاکید می کنند که مشارکت با چین، پس از یک بررسی و تحلیل عمیق برای تامین منافع کشور انجام شده است.
۶-کناره گیری چین از توافق ها و التزاماتش با ایران، امری بعید است، به این دلیل که ملت ایران، یک ملت اگاه و پویاست، که به هر دولتی اجازه به یغما بردن ثروتهایش را نمی دهد. چین سرمایه گذاریهای هنگفتی در ایران داشته و روابط استراتژیک و ممتازی با این کشور دارد و از این رو به نظر می رسد نگرانی از بابت خیانت چینی ها، مبالغه آمیز بوده و می تواند از باب فریبکاریهای سیاسی بین نیروهای سیاسی مختلف در ایران باشد.
۷-مشارکت بین ایران و چین به معنای بی اثر شدن تمام تلاشها و تحرکات آمریکا علیه ایران است، که هدف از آن، فشار بر ایران برای نشستن آن پای میز مذاکره و امتیازدهی بود. با این مشارکت و همکاری گسترده، برگ برنده ای که ترامپ تلاش می کرد برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری از آن استفاده کند، از دستش خارج می شود. در پایان باید گفت مشارکت بین چین و ایران، به مردم این کشور امید تازه ای برای بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی داده و باب همکاری و شراکت با قدرت بزرگی را می گشاید که مخالف هیمنه آمریکا بر کشورها بوده و به دولتهای جهان درس تازه ای در مورد اهمیت همزیستی صلح آمیز و مشارکت و همکاری با دولتهای مختلف می دهد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0